radioehsan

این وبلاگ نوشته های روزانه من - احسان - است

radioehsan

این وبلاگ نوشته های روزانه من - احسان - است

یاد داشت



 وقتی چشم ها چشمه می شوند و چشمه ها چشم... تو کجایی!؟


الفـــ. موسیقی حواسش هست ارام ارام، ارامت کند، همان طور ک تابلو عکس ها! ارام، ب خودت بیایی و از شلوغی ِ بیرون ب در ایی و کمی فکر کنی. بیندیشی ب زیبایی هایی ک قلقلک می دهند ان سلول های ب خواب رفته از غم نان را. حتا هوس می کنی دستی بکشی ب تابلو عکس ها، رازش را بدانی... اما با خودت می گویی، ن، شاید تله باشد!!

ادم های انتخاب گرا را دوست دارم. گمانم 87 بود ک نمایش گاه اولش را برگزار کرد با ان حواشی مخصوص ب خود. عکاس "کشند قرمز" هم بود. بعد از این کارها خیلی کم می دیدمش. جدی بود برای رفتن. تصمیمش را گرفته بود. انتخاب کرده بود ک درست بماند برای کارهایش. و نشان داد ک درست انتخاب کرده بود درست ماندنش را. این ک راستین غرق زیبایی فریم نمی شود و بیش از همه، تفکر ِ پشت دوربینش مهم است و از ما هم می خواهد فکر کنیم ب او و اثر/اثار ش. و چ خوب ک منتقلش می کند این دغدغه را و می فرستد سمت من/ مخاطب.

حسن در نمایش گاه اولش هم نشان داده بود روش خودش را دارد. ان کولاژ یا ب تعبیری فوتو دیجیتال یا ب قول امروزی تر ها فاین ارت هایش حالا سیمای دیگری یافته. این شیطنت* های فکر شده – ک عکس و هنر هرمزگان ب ان بسیار نیاز دارد – این بار، در ابعاد عکس ها، تعدادشان، نور و رنگ عکس ها و حتا مقدمات ورود مخاطب تبلور یافته است.

 ویژگی دیگر ِ این اثار در جزییاتی ست ک در نگاه اول ب چشم نمی ایند ولی اتفاقن همین جزئیات است ک سوژه مشترک را جان می دهد و این تابلوها در انتزاعی متضاد مشترک می شوند!!



یـــ. سردر ورودی نگارخانه مرحوم گرمساری پوستری از نمایش گاه/نمایش راستین، ب چشم می خورد با مضمون دعوت مخاطبان ب سکوت و ارام حرف زدن. و این انتخاب/ پیشناهاد بیش از هرچیز می تواند هشداری باشد ب فضای این روزها! راستین با انتخاب ارامش و سکوت ک گویا لازمه درک اثار/نمایش اش می باشد، روشی برای برقراری تعامل بهتر با اثار را پیش روی مخاطب قرار می دهد.

البته شاید تغییر فضای سیاسی – اجتماعی این روزها، خوداگاهانه یا ناخوداگاه، مولف را ب این سمت و سو رهنمون شده. دلیل ان هر چ باشد نتیجه کار، ارائه اثاری ب دور از هیاهو و امید ب تعقل بیشتر ب اثار، در کنار زیبایی و حض ِ حسی ست!

این ک راستین، ریسک واکنش های احتمالن نامثبت بخشی از مخاطبانش نسبت ب این درخواست/پیشناهاد را می پذیرد را می توان معلول چند علت دانست. چند سالی ست مخاطبین اتفاقات هنری در بندرعباس ب لحاظ طبقات اجتماعی... و یا حتا نوع برخوردشان با مقوله هنر و اثر هنری، دست خوش تغییر بوده ک خود دلایل بسیاری دارد و توضیح ان در این مقال نمی گنجد. این مخاطبین از نظر کمی هم بیش تر شده اند. نحوه برخورد هر هنرمند و صاحب اثری با این پدید متفاوت بوده. حسن راستین اما پذیرفته، گزین کردن مخاطب را انتخاب کند. او برای همراهی مخاطب در این ارائه کالای هنری در قالب نمایش گاه/نمایش، ضوابطی را تعیین کرده ک بخشی ازمتن ِ او ب عنوان اثر نمایش گاه/نمایش ای وی می باشد. همان طور ک مخاطب ب واسطه حضورش در گالری و همراه شدنش با اثر، ب موسیقی گوش می دهد، سکوت و ارام حرف زدن را نیز می پذیرد . قبول کنیم ارائه دهنده اثر هنری تمامی این ها را بخشی از کالای هنری خود می داند.

 

در پایان از حسن راستین ِ عزیز و تمامی کسانی ک ب گونه ای با وی هم راهی کردند – حتا در تبلیغ این نمایش گاه/نمایش – برای ب وجود اوردن این فضای هنری سپاس گزارم.

منتظر اثار بعدی وی خواهیم ماند!

 

*شیطنت، مثل روح وحشی و خیلی کلمات دیگر، بد استفاده می شوند وگرنه معنای خوبی دارند، فقط کافی ست کمی دقت کنیم!


بندرعباس - اذر 92


پ.ن: متنی از وبلاگ لی  (شهاب ِ عزیز) در این باره


ریپورت


 





توصیه می کنم حتمن ب دیدن این نمایش بروید... چهارشنبه اخرین روز است!!