radioehsan

این وبلاگ نوشته های روزانه من - احسان - است

radioehsan

این وبلاگ نوشته های روزانه من - احسان - است


 

بدون عنوان

 

یک روز ک از خواب بیدار شد هر چ تلاش کرد نتوانست مثل همیشه ب زنش صبح بخیر بگوید. کلمات در مغزش سرگردان بودند؛ به سمت گلویش حمله می کردند، اما همچون موجودی کور راهی ب گلویش نمی یافتند. انگار هیچ چیزی نمی خواست مثل همیشه پیش برود. از خانه خارج شد کمی جلوتر ایستاد. سرش را چرخاند. ب خانه اش نگاه کرد و برای همیشه رفت.

 

جواد انصاری – پاییز 94



 

روزمر گی


خواب مرا با خود نمی برد.

چ ساده می انگاشتم می توانم گوشه ای بنشینم و زندگیم را داشته باشم ... افسوس، همه، کارم دارند.

همه ی این سال ها و همه ی ادم هایی ک دوست شان دارم و دوستم دارند با تمام محبت شان مرا ب خودم فرو می برند و من زیر دست و پای مهربانی تمام 30 سال زنده گی و دوستان ارام ارام له می شوم.

لبخندم را دود همین سیگار قدر می داند، دودی ک ب حرمت چشمانت از گوشه چکه چکه اشک ها ب پرواز در می ایند...

گاهی دوستانه ها سنگین می شوند و من کمرم را پشت لبانت جا گذاشتم

...


نفس عمیق


 

  هرمز - نوروز 94


گمون می کنم دنیا ب نفس عمیق نیاز داره!!



لئا


ارباب من خرس



ارباب من خرس ،


                    ارباب من با صورتی زمخت و خشن ،


                                                    نمی دانم چرا او نمی خندد ، ...


این خرس ، ارباب من .