radioehsan

این وبلاگ نوشته های روزانه من - احسان - است

radioehsan

این وبلاگ نوشته های روزانه من - احسان - است

دوازدهم


 <سعدیحجابنیستتوآینهپاکدار       زنگارخوردهچونبنمایدجمالدوست؟>


 مجلس دوم سعدی



یازدهم


  <ای یاری ک هرگز یار خود را یاد نداری این فراموشی تا کی؟>

  

   مجلس اول سعدی

 

شود سبب خیر


 

قول دهیم با هم بمانیم

 

بعد از انتشار خبر جدا شدن و واگذاری بخش‌هایی از استان هرمزگان ب استان‌های هم‌سایه، ب بهانه دست‌رسی این استان‌ها ب دریا البته با ادبیاتی نامناسب – استان‌های بسیار ضعیف – روح جریحه‌دار شده هرمزگانی، خون‌شان ب جوش امده. فضای وب‌لاگی اکنده شده از روش‌هایی برای ابراز این خشم ناخواسته. / بودجه /

جالب این‌جاست طرف سخن سردار ن مردم این خطه، ک مسئولین و مدیران چند ساله است. این‌ک عکس‌العمل از سیاست‌مداران هرمزگانی کم‌رنگ است تنها احتمالن ب‌دلایل پشت پرده نیست. باید از عمل‌کرد این سال‌ها دفاع کرد و چگونه می‌توان دفاع کرد. شاید مسئولین زحمت‌کش، خود باورشان همان "بسیار ضعیف" است.

تمام خواسته‌های ادمیان دنیای مجازی عذرخواهی‌ست، کاری ک سردار نسبت ب مردم بوشهر انجام داده، اما هنوز ضرورتی ب انجام ان در قبال مردمان هرمزگان احساس نکرده؛‌ حتا نامه چند تن از اهل فرهنگ و هنر استان هم جواب نداده.

اما اجازه دهید از منظر دیگری این پدیده – توهین و عذرخواهی – را بررسی کنیم.

بیایید با هم مرور خاطرات کنیم. (همه اتفاق‌ها براساس یاری حافظه است.)

ü       چند سال پیش نیروی انتظامی از روی قایقی ک انسانی در ان بود گذشت و جسد روی اب دریا بود.

ü       فاریاب رودان هرمزگان ب استان کرمان منتقل شد.

ü       فولاد هرمزگان ب اصفهان منتقل شد.

ü       جان دادن هم‌شهریان در بیمارستان‌های استان

در تمام این مدت ما مردم سکوت پیشه کردیم. سکوت و سکوت و مسئول ما یاد نگرفت ک برای خواست مردمش کاری کند؛ فریاد ک ن صحبت کند.

در تمام مدتی ک بزرگ‌راه سیرجان ادم‌ها می‌کشت، استان‌های اطراف ب جلو می‌رفتند و بزرگ‌راه‌ها می‌ساختند.

زمانی‌ک کشند ما را و اب‌زیان ما را داغمان می‌کرد، متروی ته‌ران ادم‌ها را جاب‌جا می‌کرد.

ان زمان ک جوانان ما کنار کوچه‌ها و خیابان زمان می‌گذراندند، جونان رشید اصفهانی در پارکی ک هدیه مردم خون‌گرم و شریف هرمزگان بود، اوقات می‌گذراندند.

وقتی‌ک ارای هرمزگان از سوی مقامات بالا باطل اعلام می‌شد و نماد دموکراسی – ک مردمان استان، پای‌بندترین مردمان ایران زمین، ب این نماد جامعه جدید هستند. – می‌لرزید؛ نمایندگان دیگر استان‌ها در حال جذب بودجه و امکانات برای مردمان خویش بودند.

وقتی تمام وقت و پول ما در عوض کردن جهت خیابان‌ها خرج می‌شد بدون کار کارشناسی ...

 

تمام این جراحات ک ذره‌ذره جمع شده و در قالب یک توهین ب ما رسیده، سبب شده پی‌گیر باشیم. اموری ک ب واسطه تک‌نولوژی و امکانات جدید سهل‌تر است. قدر این نزدیکی و هم‌گن شدن‌مان را بدانیم. و بپذیریم از این ب بعد باید بخواهیم از مسئولین، تا احساس مسئولیت و پاسخ‌گویی در ایشان ب‌وجود بیاید و بدانند با حرف و وعده نمی‌توان حکومت کرد. چاره‌ای جز این نیست.

ما نسل جدید هرمزگان احترام می‌خواهیم و این، تنها با پاسخ‌گویی ایشان ام‌کان‌پذیر است.


پ.ن: این متن ویرایش نشده است.


19مرداد 90



دهم


   <نیمه‌شب در دل ده‌لیز خموش

     ضربه پایی افکند طنین

     دل من چون دل گل‌های بهار

     پر شد از شبنم لرزان یقین>


    فروغ