ادمی در زندگی رابطه های بسیاری را تجربه می کند، خیلی هاشان ضروری ست برخی دلچسب و برخی ویران کننده ! ولی هیچ کدام، خانواده و رابطه پدر مادر برادر خواهر – و احتمالن همسر و فرزند ش– نمی شود.
رابطه ای ک معامله در ان جایی ندارد، فارغ از هر بده بستان، منفعت و اینده نگری ان چنانی ست. تنها ادمی ست ک مهم ست و مسئله. خودت دیده می شوی بدون ان ک کارکردت محاسبه شود، یا نقع و هزینه ات. برای بودن و نبودن ت معادله نوشته نمی شود.
نگرانی، امید، دلگیری و دلخوری، ناراحتی، عصبانیت، خوشحالی و وجد، غم و غصه، همه و همه بوی خودش – ب معنای کلمه بدون غل و غش زوائد – می دهد.
زندگی بدون جامعه و مناسبات ان امکان پذیر نیست ولی ادمی بدون خانواده نیست، هیچ ست.
مرداد, ماه جذابی برای من بوده است. ن فقط ب خاطر گرما یا تعطیلات تابستان یا باهانه سفر. اینها همه هست اما تولد بسیاری از هنرمندان و بخصوص دوستان نزدیکم در این ماه, خودش داستان عجیبی ست. ب همین باهانه, بد ندیدم در این ماه خاطره, با برخی از این دوستان اشنا شویم.
2مرداد.
افتتاحیه این تولدها را میتوانیم با احسان رضایی شروع کنیم. احسان 61 ب دنیا امده. بسیار انرژیک و فعال. اهل بحث و مناظره البته ب روش خودش! احسان موسیقی کار کرده. استقلال را دوست دارد. جایزه عکس اردیبهشت را برده, چند تیزر و کلیپ موفق هم ساخته. چند کار تحقیقاتی هم در قالب تیزر, مقاله و کتاب انجام داده, ولی امروز از احسان ب عنوان یکی از ایندهداران سینمای هرمزگان نام برده میشود. این روزها تمام تمرکزش بر مستند است. کارهای احسان خیلی مواقع با جنجال روبرو بوده. چ "گوج گنو" باشد, بعد از نمایش در جشنواره. یا توقیف "جنگ در همسایگی" و "کشند قرمز" باز هم در اردیبهشت. یا حتا جلوگیری از اکران عمومی "کشند قرمز" و جدیدن هم عدم پخش مستند "آیین باران" از صدا و سیما.
البته یادمان باشد, هرگاه از فیلمسازی احسان صحبت میکنیم, باید از ایمان هم نام ببریم. اصلن همه جا از مولف اثار ایشان ب عنوان برادران رضایی یاد میشود.
فیلم های "د هند آف گاد" و " دست" با اقبال بسیار خوبی در کشور روبرو شد و "کشند قرمز" تا ماهها پس از ارائه ب صورت لوح فشرده, بحث محافل هنری بود. خیلی از مخاطبان هنری در هرمزگان بعد از این موفقیتها و واکنشها نسبت ب اثار ایشان, منتظر کارهای بعدی این دو هنرمند خوب هستند.
احسان روزنامه نگاری خوانده, از پایه گذاران جشنواره اردیبهشت بوده و چندین سال است فعالیت وبلاگی دارد. هماکنون عضو شورای مرکزی "فعالان سینمای آزاد هرمزگان" میباشد.
مرتضا نیک. متولد 63. با شور و انگیزه کار خودش رو شروع می کند. خیلیها مرتضا رو دروهله اول یک منتقد هنری و فعال وبلاگنویس- البته ن ب صورت مستمر- میشناختند. در باشگاه خبرنگاران جوان با سینما اشنا شده. در تهران هم پیگیر سینما بوده! چند تیزر, انونس و کلیپ موفق ساخته. برای تدوین فیلم "دوردست" ساخته "علیرضا احمدی" جایزه استانی و ملی گرفته. فیلم ناتمام "کنسرت سگ" را در کارنامه دارد. اما عمده شهرت وی برای "گفتگوی منتشرنشده ژاله" ست, ک جوایزی در استان و کشور برایش ب ارمغان اورد. "ژاله" در جشنواره اردیبهشت با مشکل ِ موقت ِ سانسور مواجه شد. مشکل در همان جشنواره حل شد. با پیگیریهای زیاد گروه سازنده, توانست همین امسال اکران عمومی هم شود. خیلیها منتظر کار جدید مرتضا "برف روی بندر ِ عباس آقا" هستند. مرتضا از 91 همراه چند تن از دوستان خود "گروه سینمایی شهرزاد" را راه اندازی کرد.
26مرداد.
جبرئیل پایبرپی. متولد 66. ارام با دغدغههای امیدوارانه ب اینده. معماری خوانده. نقاشی می کرده, اما الان, طراحی دغدغه اصلی جبرئیل است. عاشق کوه و کوهنوردیست و کلن سفر را دوست دارد. دوستی ما از دوره خدمت شروع شده و در این 6 سال مثل یک برادر برایم بوده. ساده, بی الایش و سخت کوش است و البته بسیار هم عجله دارد!!
وی هماکنون در حال تحصیل در مقطع کارشناسی معماری است.
28مرداد.
شهاب آب روشن. متولد 66. یکی دیگر از سینماگران مردادی. اولین گپوگفت من با شاهاب 4راه فاطمیه روبروی مسجد فاطمیه! شکل گرفت و در این 6, 7 سال هر فرصتی شود, هم دیگر را میبینیم و گپ میزنیم. از کانونیها بوده. ادبیات را میشناسد و این در اثار سینماییش کاملن مشهود است. هیچگاه ب دنبال حاشیه نبوده, اما گویا سینما, ان هم سینمای اجتماعی و مستند در این دیار با حساسیت و حاشیه همراه است! چندین تیزر و انونس ساخته, تدوین سریال و فیلمهای کوتاه را در کارنامه دارد. عمده شهرتش ب دلیل اخلاق خاص خودش است, مهربان و نجیب. و البته نوع روایتش در اثار سینمایی کوتاه. لیسانس تدوین دارد. هم اکنون در حال اماده کردن پایاننامه در رشته ادبیات نمایشی از دانشکده هنر تهران میباشد.
آب روشن در قطب جنوب برای اولین بار با مقوله سانسور و ممیزی اشنا شد؛ اگر چ برای مستندش هم مشکلاتی وجود داشت. صحنهای از قطب جنوب حذف نشد! اما بعدها "بندر گمبرون" اجازه حضور در جشنواره اردیبهشت را نیافت و اجازه اکران عمومی هم از این فیلم دریغ شد! شهاب هم مانند برادران رضایی در جایگاه فیلمساز, چندین دوره است در اردیبهشت حضور ندارد. بعد از واکنشهای متفاوت نسبت ب گمبرون خیلیها منتظر اکران و نمایش جدیدترین اثر این هنرمند هرمزگانی "ترس از آرامش" هستند.
شاهاب خارج از سینما هم فعالیت هنری, رسانه ای دارد. از فعالان وبلاگ نویسی ب طور مستمر است ک جشنواره ملی بسیار موفق داستانهای کوتاه "فراموشی لی", زاییده همین فعالیتهاست, ک 4 دوره از آن تجریه شده است. شاهاب آبروشن تابستان 91 نمایشگاه عکس متفاوت و بزعم خیلیها موفق "13 در 18" را در کارنامه هنری خود دارد. نمایشگاهی ک بحثهایی راجع ب "نمایشگاه", "عکس", "نمایشگاه ِ عکس", "روایت در نمایشگاه" و ... را بهمراه داشت.
آبروشن هماکنون ریاست "فعالان سینمای آزاد هرمزگان" را برعهده دارد.
پ.ن: برای این متن عکسهایی هم در نظر گرفته بودم. اما...
پ.ن0: صاحبان این متن, ب امید ِ امید و موفقیت. برایتان ارزوی خوشبختی دارم.