پاییز و زمستان ۸۸ است. کسی دل و دماغ انجام کاری را ندارد! اما یک اتفاق هنری در حال شکل گیری ست... زایش مسابقه ای با ۴ شرکت کننده و ۴ اثر.
تعداد شرکت کننده ی دوره ی دوم در سال ۸۹، به تعداد ۲۸ افزایش یافته است با ۱۱۸ داستان. سال ۹۰ داستان های ۱۰ کلمه ای، سه ساله شده با ۸۶ شرکت کننده اقا و ۴۹ شرکت کننده خانم و ۶۸۶ داستان از سراسر ایران. دیگر، داوران مطرح ملی نیز برگزارکننده را یاری می دهند. در سال چهارم این مسابقات، ۷۴ خانم و ۱۱۳ اقا با ۹۸۴ اثر ب دعوت شهاب اب روشن، برای جمع شدن در یک اتفاق ادبی، هنری پاسخ مثبت دادند.
در تمام این سال ها، داستان ها ی ۱۰ کلمه ای لی، مستقل و استوار، راه خود را ب پیش گرفته و ارام و بی حاشیه، ب پدیده ای فرا استانی تبدیل گشته. می دانم اب روشن راه ادبی خویش را خیلی قبل تر، حتا در همان تجربیات دوران کودکی و نوجوانی یافته و امیدوارم و مطمئن ک این گام های ارام اما مطمئن و استوار وی در مسیری ک در پیش گرفته ب مقصد و منزل می رسد. حالا داستان های ۱۰ کلمه ای لی در پنجمین سال حضورش قرار دارد.
با داستان های ۱۰ کلمه ای لی و نحوه شرکت در مسابقه، این جا اشنا شوید.
پ.ن: این متن در تاریخ ۱۷ اذر اماده انتشار بوده، اما ب دلیل قطعی اینترنت و برخی ایرادات سیستم در برقراری ارتباط با بلاگ اسکای، این امر میسر نشد. متاسفانه
ممنون احسان جان.
همیشه دوستانی چون شما همراه این حرکت بوده اند.
خواهش می شود. باعث خرسندی ست...
ب امید ِ امید
ای وااااای من
من امسال هنوز چیزی آماده نکردم
حالا من چی بپوشم
اماده می شه ناراحت نباش ادریس جان...
داستان شما چی بود جناب احسان؟
ما بی داستان. ما بی...