بعضیـــا دستــ شون کار می کنه، بعضیـــا چشــمن، بغضیـــام... ولی دقت کردین ی عده زیر شیکمـــین!!؟
پ.ن: ام روز پسین، مراسم ختم پدر یکی از دوستان دانش گاه بودم! قسمت زنانه در حال ضجه زدن بودند، روحانی از حق بودن مرگ می گفت و در این بین، صدای باز کردن رانی ها رو می شنفتم!!
:)))
منم یه بار ختم برادر دوستم بودم یهو دیدیم روحانیه داره از ویژگی های ظاهری شیطان حرف میزد!!! تمام جمعیتی که داشتن گریه میکردن یهو زدن زیر خنده.
داستانی ست این داستان...