ام روز دلم برای خیلی ها تنگ شد؛ برای مادرم, پدرم, برادرهام. دلم برای مادربزرگ ها و پدربزرگ هام تنگ شد. و برای عموها و خاله ها و دایی ها و عمه ها نیز... ام روز دلم برای دوستان و دوستان نزدیک و دوستان خیلی خیلی نزدیک هم تنگ شد. ام روز دلم برای تو جور دیگری تنگ شد...
کسی دستم را بگیرد, ام روز دلم خیلی تنگ شد!!
بعضی روزام اینجورین دیگه. اگه نباشن آدم فک میکنه قلبش نیست:|
اره خب. نباشه ی چیزی ی جوریه!!
مم نون
این یک نشونه خیلی خوبه احسان.
اینکه تو دل داری.
اینکه دلت تنگ میشه.
و باید خدا رو شکر کنی، خیلی ها این هم ندارن...
خب میومدی با هم می زدیم به دل خیابونا.
نسبت به حرفای هم لج می کردیم. گارد می گرفتیم.
بعد باز قرار می ذاشتیم بریم سامکو . نمی شد. من باهات تا شهربانی میومدم. می رفتی خونه...
شاید یکم یکم یکم دلت باز می شد رفیق...
مم نون شاهاب عزیز. مم نون ک هستی...
باید رفت. پیاده روی بعد از موسیقی افیون دومه:-) باور کن.
هوای خانه چه دلگیر میشود گاهی از این زمانه دلم سیر میشود گاهی
دستت درست سید. سپاس
ما هم دلمون برات تنگ شده مهندسسسسس
مم نون احسان جان. ی برنامه بزاریم ببینیم همو!
چند روز تنهات گذاشتیما
ولی این خوبه
اره والا:-)
بگیر...
مم نون ادریس جان. مم نون
اینروزها بدحور دلم برای خدا تنگ شده.نمیدونم اون جای همیشگیش نیست یا من جای همیشگی نیستم.
برعکس شو فک کن. اون داره پیش خودش می گه بدجور دلم برای فلانی تنگ شده, نمی دونم....
چقدر بی معرفتم و چقدر دیر....
دستتان را بگیرم رفیق؟
مم نون.
ی ترانه بندری هس با این مضمون: دستان خسته, پر از التماسه!!